بسم الله الرحمن رحیم
بو گونکی تدبیر سبب, ایرته گی تدبیر گه احتیاجی قالمه گن کیشی, عقل لی دیر (ابو ریحان البیرونی)
عزیز و حرمتلی آپه سینگیل لر, ایناغه لر, یاشلر و دوست اولکه لردن کیلگن مهمان لرمیز.
بو گونکی دنیاگه تانیلگن, نجوم علومیگه ایگه بولگن کیشی نینگ علمی سیمیناری گه خوش کیلدینگیز.
اوشبو سیمینار نینگ آچیلیشیده سیزلر بیلن بولگنمدن جوده خرسندمن.
هموطنان عزیز!
دانشمندان، اعضای محترم کابینه، دانشمندان بینالمللی تمام حاضرین مجلس، خواهران و برادران محترم السلام علیکم ورحمة الله و برکاته!
متأسفانه این سیمینار علمی و فرهنگی را در حالی آغاز میکنیم که در حادثۀ تروریستی دیشب در دشت برچی، یک تعداد از هموطنان بیگناه ما توسط دشمنان تمدن، وحدت ملی و آزادی بیان افغانستان، شهید و زخمی شدند.
من بهخاطر وقوع این حادثه المناک، تأثر و غمشریکی عمیق خود را به خانوادههای شهدای این حادثه ابراز میدارم و به دشمنان وحدت ملی و اخوت مسلمانان نفرین میفرستم. به روح پاک شهدای این حادثه دعا میکنیم، به خانوادههای غمدیدۀشان تسلیت عرض مینمایم و برای زخمیان این حادثه آرزوی صحتمندی عاجل داریم، به وزارت صحت عامه و دیگر نهادهای کمککننده بهطور واضح هدایت دادهام که به مجروحین و خانوادههای شهدا، هرچه عاجلتر رسیدگی لازم کنند.
همچنان به نیروهای امنیتی و سایر مسئولین هدایت دادهام تا در زمینۀ تامین امنیت مراسم عاشورا، تدابیر امنیتی بیشتر را اتخاذسازند. افغانستان در منطقه از نظر تساهل، مدارا و همزیستی مذهبی یک الگو است. دشمنان وحدت، یکپارچگی و همزیستی مذهبی ما هیچگاهی به اهداف شومشان که ایجاد تفرقه است، نخواهند رسید و مردم ما همزیستی، مدارا و همدیگرپذیری خویش را بیشتر از گذشته، حفظ خواهند کرد.
مردم ما با تفاوتهای مذهبی که دارند، باهم در صلح زیسته اند، دشمنان ما هیچگاه مانع پیشرفت و ترقي ما شده نمیتوانند، تروریستان وحشی و حامیان آنها باید بدانند که با ارتکاب این نوع جنایت و وحشت، نمیتوانند اخوت، برادری و وحدت ملی مردم افغانستان را خدشهدار سازند و سنگر یکپارچۀ دفاع از خاک و مردم افغانستان را متلاشی کنند.
حاضرین محترم!
من از همه همکاران و دوستانم تشکر و قدردانی میکنم که در تدویر و برگزاری این کنفرانس زحمت کشیدند و زمینۀ یک بحث علمی از این شخصیت تاریخی ما را فراهم کردند.
از خانم شهرزاد اکبر و استاد غضنفر خاصتاً ابراز امتنان میکنم، همچنین از مهمانان عزیز ما از ازبکستان و هندوستان ابراز امتنان میکنم و از شخصیتهای بین المللی افغانستان جناب جلالی صاحب، جناب شهرانی صاحب، جناب انصاری صاحب و تمام شخصیتهای افغان که از نقاط مختلف افغانستان امروز جمع شدند، ابراز امتنان میکنم و تشکر میکنم که در این بحث عظیم سهم گرفتند. خاصتاٌ از جناب داکتر صاحب قیومی ابراز امتنان خاص که باوجود مصروفیتهای بسیار زیاد خود فیصله کردند که یک مقالۀ همهجانبه و از شخصیت ابوریحان و ابعاد مختلف اش، مخصوصا ابعاد علمی آن زحمت کشیدند باز هم تشکر میکنم.
۵۰ سال پیش من و داکتر صاحب قیومی در وقتی که محصلین پوهنتون امریکایی بیروت بودیم، بار اول در مورد شخصیت ابوریحان بیرونی، از پروفیسر کینیدی شنیدیم. نسخ عمدۀ ابوریحان بیرونی را در قسمت الجبر، استاد کینیدی جمعآوری کرده بود و یک عمر دراز را صرف این کرد که اینها را به دنیا آشنا بسازد و استاد مشترک ما آقای صلیبا این را انکشاف داد و بخش نجوم را و همچنین از فریدریک ستار که واقعا زحمت زیاد کشیده و امروز مصروف این است که سوال عمده را که چرا بیرونی، بیرونی شد، جواب دهد، ابراز امتنان میکنم که با وجود مریضیاش، یک ویدیو را روان کرده است.
در حضورداشت استادان ارزشمند، من نمیخواهم بالای بیرونی صحبت کنم، همه ابعاد مقاله را من پیش خواندم که در سخنان استادان گرامی ما افغانها و متخصصین بیرونی است. چیزی را که من میخواهم بالایش تمرکز کنم، این است که به چند نکته اشاره میکنم که پیام و مثال امروزی ابوریحان بیرونی برای ما افغانها چیست؟ ما باید بدانیم که ابوریحان البیرونی به کدام ابعاد فکر کرده است تا بتوانیم گذشته حال و آیندۀ خود را در روشنایی این افکار باهم یکجا کنیم و با آن، یک پیوند محکم برقرار کنیم.
د فریدریک سټار د لیکنې په اساس د ابو ریحان البیروني افکار او علمي اثار د څو سوه کالو لپاره مهم وو، او خپله ابوریحان البیروني د څو سوه کالو په ترڅ کې مهم پېژندل شوی شخصیت و.
د البیروني د شخصیت له څو ابعادو څخه باید درس واخلو:
اول، ابوریحان البیروني یو جهاني فکر درلود، هند، چین او یهودي تمدنونه یې په مقایسوي توګه ولیدل او هغه یې تجربه او مطالعه کړل.
په نړۍ کې د اول ځل لپاره علمي جنتري د ابوریحان البیرونی لخوا جوړه شوه.
زر کاله کېږي چې ابو ریحان البیروني بشري نړۍ ته یو ماندګار میراث پريښی دی. هغه پر خپلې نړۍ باندې ځان پوه کړ، کنه هغه مجبور نه وو چې په دې هر څه ځان پوه کړی، خو د دغې پوهېدلو نتیجه زموږ لپاره دا وه چې زر کاله پس یې نوم په افتخار یادوو او دا خاوره او خلک پرې ویاړي.
برای جونان ما پیام ابوریحان بیرونی این است که جهانی فکر کنند. افغانستان امروز در بحث با تمدنهای دیگر، به فکر سالم و به فکر جهانی ضرورت دارد.
دویم، ابو ریحان البیرونی د هغه عصر مثال او نمونه ده چې اسلامي نړۍ په ځان باور او اعتماد درلود، در آن دوران دنیای اسلام سر تمدن خود و سر ارزشهای خود شک نداشت، حالت دفاعی نداشت اما در عین حال حالت تهاجمی هم نداشت.ابوریحان بیرونی تمام تمدنها را به صورت مقایسوی مورد نظر گرفت. او عمده خبره یې دا وه چې اسلامي نړۍ فرهنګي ډار نه درلود. که یوناني فکر وو، که یهودي فکر وو، که هندي فکر وو، که چینایي فکر وو دوی ورته ویل دا دنیایي فکر دی، مخکې له موږ نه نور تمدنونه تېر شوي دي او موږ د دې ټولو مېراث اخلو. نن له بده مرغه اسلامي نړۍ زښت ډېر مشکلات لري، ځکه، قرن ۲۰ ما یک قرن دفاعی بود از نگاه فکری، ما فکر میکردیم اگر چهار روز به غرب برویم صاحب هنر میشویم. قرن ۲۱ ما باید قرن اتکا به خود باشد، بدون اینکه به حالت دفاعی برویم، باید یک تمدن جهانی را در چهارچوب تمدن اسلامی خود حل کنیم. بین مسجد و مکتب باید فاصله نباشد، بین قصر ریاستجمهوری، مسجد و علما باید فاصله نباشد. ما باید قرن وصل باشیم نه قرن فصل و از این جهت ضرور است بدانیم که ابوریحان بیرونی خودش تنها نابغه نبود، از یک محیطی برامد که نابغه را تولید کرد و این بحث فرهنگی باید در بین ما ایجاد شود که چطور شخصیتهای مثل ابوریحان بیرونی و ابوسینا که معاصر بودند و با هم درحال مکاتبه بودند، یک فضا فرهنگی عظیم را تولید کرده بودند و یک فکر متحرک را بهوجود آورده بودند. برای ما همیشه گفته میشد که ما یک عصر طلایی داشتیم و این ثابت شد با ابو ریحان بیرونی که واقعا یک عصر طلایی را داشتیم، اما عصر طلایی گذشته تنها جوابگو نیست. هدف ما باید این باشد که قرن ۲۱ به قرن طلایی تجدد تفکر اسلامی مبدل شود و در این بخش، باید بفهمیم که ابوریحان بیرونی علم خود را در خدمت عقاید خود قرار داد. کدام نقطۀ افغانستان نیست که جهت قبلهاش را ابوریحان بیرونی یکهزارسال پیش تعین نکرد و تا امروز صدها هزار مسجد مقدس که در افغانستان جور میشود، جهت قبله برای شان واضح است. دا په عقیده یواځې نه کېږي، علم په کار وو.
سوم، ابو ریحان البیرونی نمایندۀ تمدن منطقوی ما بود، البیرونی برای ازبکستان،ترکمنستان، تاجیکستان، از تمام آسیایمرکزی، هند و پاکستان، ایران و ترکیه و تمام منطقه یک افتخار است. من افتخار می کنم که جزء این تمدن منطقوی هستم.امروز ازبکستان و افغانستان مشترکاً بهخاطر یادبود از کارنامههای ابوریحان البیرونی جشن گرفته اند و در آیندۀنزدیک، ما در ازبکستان از کارنامههای گوهرشاد بیگم نیز تجلیل میکنم.
اینکه ابوریحان البیرونی ممثل یک منطقه بود، برای ما الهام داشت، بعد از ۱۱۷سال جدایی از آسیا مرکزی، امروز افغانستان جزء لاینفک آسیای مرکزی است. ما یکجا خواهیم بود، جدایی نمیخواهیم و امروز ابوریحان البیرونی یکشخصیتی است که ما را با همدیگر وصل میکند تا انشاالله تعالی، دها و صدها شخصیتهای مثل ابوریحان بیرونی مشترکاتبارز کنند.
بهترین مثال تمدن منطقوی را در شخصیت مولانا نیز مشاهده کرده میتوانیم. مولانا به قونیه رفت، اما پیام مولانا جهانی است.از این وقایع درس بگیریم و همۀ ما باید در یک بحث فرهنگی قرار داشته باشیم که چطور شخصیتهای را که در گذشتهتبارز کرده اند، ما بتوانیم در حال و در آینده به جامعه تقدیم کنیم.
چهارم، وصلکردن افغانستان با جنوب آسیا و شمال افغانستان: البیرونی زبان سانسکرت آموخت، با مردم زیادی دیدار کرد و از خود آثار زیادی را به میراث گذاشت. البیرونی بحیث یک ماندگارِ تمدن عظیم باقی ماند و همچنان موصوف مبداء انسانشناسی بود و در باره تمدنها تحقیقات انجام داد و از این جهت از حضور استادان هند ابراز امتنان میکنیم، فرهنگمشترک ما با هند تداوم پیدا خواهد کرد و میلیاردها نقطۀ وصل ما، هنوز وسیعتر خواهد شد.
پنجم، شخصیت البیرونی: البیرونی عالم تجربی بود، اگر امروز جوانان افغانستان میخواهند پیشرفت کنند، باید مانند البیرونی چند بُعدی فکر کنند.
تقوای علمی یکی ازخصایل دیگر البیرونی بود. بارهای طلای مسعود را رد کرد چون تقوا او اجازه نمیداد و برای پیشرفت و ترقی کشور، تقوا علمی حتمی و ضروری است.
درنو حاضرینو او وطنوالو!
په پای کې غواړم چې دغسې علمي کنفرانسونه او جشنونه د منځنۍ اسیا هېوادونو، هندوستان او نورو ګاونډیو هېوادو سره په ګډه جوړ کړو او دغه سلسله جارې وساتو. په دې خاطر له تاسو درنو حاضرینو، د پوهنتونونو له استادانو، دانشمندانو او رسنیو څخه غواړم چې د دغسې کنفرانسونو د دوام او تعقیب یوه واضح طرحه وړاندې کړئ.
یشه سن افغانستان،
زنده باد افغانستان،
تل دې وي افغانستان،